آکواریوم ندا آریانیا Neda Ariania

[Neda Ariania]

خب، نوبتی هم باشه نوبت تانک خرچنگ هاست.


سال راه اندازی: 2010
حجم: 20 لیتر


درواقع یک تانک کوچیک که صرفاً بخاطر علاقه به خرچنگ ها راه اندازیش کردم و شاید حتی انتظار نداشتم که مدتی طولانی نگهشون دارم.

یک جفت خرچنگ آب شیرین چنگال قرمز استرالیایی / Australian Red Claw Crayfish / C. quadricarina  کوچولو اولین خرچنگ هایی بودن که خریداری کردم. کلی ماجرا داشتن و کارهاشون خیلی جذاب و بامزه بود. 
اسمشون رو گذاشته بودم آقا و خانم آبی


 

نمای کامل تانک از روبرو



آقا و خانم آبی



خانم آبی در حال خوردن ویفر میکس



اولین پوست اندازی خانم آبی



آقای آبی در حال خوردن پوست انداخته شده توسط خانم آبی

کمی بعد دو  خرچنگ آب شیرین باتلاقی قرمز / Red Swamp Crayfish / Procambarus clarkii   هم به تانک آبی ها اضافه شدند. 

آقا و خانم قرمز

 

[Neda Ariania]

آقایون قرمز و آبی



آقای قرمز



آقای آبی در حال شکار ماهی (به چنگال های بازش دقت کنید!)



و در حال خوردن ماهی







آقای آبی در حال خوردن کرم خونی

[Neda Ariania]

کرم خونی از غذاهای مورد علاقه خرچنگ هاست



خانم قرمز که در تاپ فیلتر مخفی شده



آقای آبی میومد زیر درپوش تانک و بهش ضربه میزد






طبیعیه که آقای آبی حس قلمرو طلبی شدیدی داشت و نمی تونست حضور آقای قرمز رو تحمل کنه

[Neda Ariania]

هر 4 خرچنگ در یک تصویر






آقای آبی غیر از ساعات غذا و استراحت بقیه اوقات در حال خط و نشون کشیدن برای آقای قرمز بود!









به هر حال اون تانک قلمرو آقای آبی بود و باید فکری به حالشون می کردم

[Neda Ariania]

2 بار در طول مدتی که با من بودن، تانکشون رو عوض کردم. هر دو بار مدتی رو خارج از تانک گذروندن و عکس هایی ازشون گرفتم که همه عکس ها رو در دو پست اینجا میگذارم:

 

[Neda Ariania]

این عکس ها فقط مربوط به آقایون آبی و قرمز هست

[Neda Ariania]

از اونجایی که لامپ اصلی تانک گیاهی کوچیک سوخت و نتونستم همون لامپ رو براش پیدا کنم و از طرفی کلاً لامپ مناسبی هم براش موجود نبود، رفته رفته دیگه نتونستم از گیاهان اونطور که می خواستم، توش نگهداری کنم. پس تانک رو به سنگی ها و اسکار اختصاص دادم و البته تانک سنگی ها رو هم خرچنگ ها صاحب شدن  


 

[Neda Ariania]

خانوم آبی که یک بازوش رو از دست داده









آقای آبی که تازه پوست اندازی کرده بود!






آقای آبی مشغول خوردن کرم خونی بود.
دستم رو گذاشتم روی شیشه تانک که اندازش رو در مقایسه با دستم نشون بدم
اما یهو تصور کرد می خوام غذاشو ازش بگیرم و به سمت دستم یورش برد

کلاً نگهداری از همشون حتی توی یه تانک بزرگتر هم سخت بود. آقای آبی هنوز هم قلدری می کرد.  پس به این نتیجه رسیدم که هر زوج صاحب خونه ای مجزا بشه

[Neda Ariania]

آقای آبی در تانک جدید
خانم آبی رو مدتی جدا نگهداشتم تا در آرامش ریکاوری بشه
احساس می کردم توی شلوغی تانک قبلی، خوب غذا نخورده بود و رشد کافی نکرده بود.
بعلاوه یک بازوش رو هم از دست داده بود که البته برای خرچنگ ها غیر عادی نیست. 













خانم قرمز و پوستی که انداخته شده

[Neda Ariania]

عکس هایی از جفت گیری خانم و آقای قرمز